ماجراهای شهرزاد و زندگیش!

.

همراهی من و تو، به ماه سومش رسید...

دیروز روز چهارم از هفته نهم بارداری من بود. من دوبار قبل از این بارداری رو تجربه کرده بودم ولی هیچ وقت تا ماه سوم نرسیده بود. امروز برای اولین بار، صدای ضربان قلبش رو شنیدم. رفتیم سونوگرافی همون دوست خوبم، و صدای ضربان قلبش رو شنیدم. تند و  بی وقفه، و اونقدر ذوق کرده بودم که گریه کردم.  هنوز باورش برام سخته که دوقلو باردار بوده م. سخت تر این که یکی از بچه ها مرده و دفع شده، اما اون یکی در پناه یک جای امن، زنده مونده. مهرداد روز به روز جوگیرتر میشه. دردسر شده برامون. میخواد بره به همه بگه. ولی خودم میخوام تا به ماه چهارم برسم صبر کنم... تا وقتی احتمال سقط کمتر بشه. یه چیز آزاردهنده اینه که با اینکه حالت تهوع صبحگاهی کم ش...
24 شهريور 1400
1